شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود
در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود
***********************************************
درعالم خیال به چشم آمدم پدر کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
موی سیاه او شده بود اندکی سپید گویی سپیده از افق شب دمیده بود
***********************************************
یاد آمدم که در دل شبها هزار بار دست نوازشم به سر و رو کشیده بود
از خود برون شدم به تماشای روی او کی لذت وصال بدین حد رسیده بود
چون محو شد خیال پدر از نظر مرا
اشکی به روی گونه زردم چکیده بود
شاعر:سهراب سپهری
سلام
امروز در روستا طبق سنت همیشگی یه بازی یاد بود جهت در گذشتان سال گذشته بر گذار شد
این بازی به بین جوانان و پیشکسوتان بر گزار شد داری شور هیجان قابل تحسینی بوده و استقبال
گرمی هم از این بازی به عمل امد
این بازی به نام مرحومان ولی هزارجریبی و رمضانعلی هزارجریبی برگزار شد
روحشان شاد و یادشان گرامی
در ادامه تصاویری از این بازی رو مشاهده خواهید کرد
با تشکر
سلام
این بار با یه خبر ورزشی در خدمتون هستیم
کاری که با همت دهیاری و شورای روستا برگزار شد
و البته همت جوانان و کمک بزرگان و پیشکسوتان روستا به شکلی بهتر انجام شد
سلام
با کمی تاخیر و البته با عرض معذرت و تبریک عید نوروز 1394 را از طرف همه اهالی تخشی محله پذیرا باشین و امیدوارم در این سال نو سالی پر از برکت و خیر و خوشی و تبرک در پیش رو داشته باشین.
در ادامه همه شعری از حافظ به شما دوستان و همشهریان و بازدید کنندگان عزیز تقدیم میکنم
سلام
این بار در یادداشتم قصد داریم به سطح سواد و البته موضوع اصلی امکاناتی که وجود داره رو مورد بررسی قرار بدیم
امکاناتی که در زمانهای نه چندان دور بی شک اگر نتوانیم بگوییم بی نظیر , کم نظیر اگه بگوییم باز هم کم لطفی ست
.: Weblog Themes By Pichak :.
