سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام

سلامی مجدد به همه دوستان

همونطور که رد پست قبلیم ذکر کردم بعد از مدتها دوباره اومدم که وبلاگم رو دوباره به روز رسانی کنم و با مطالبی جدید در باره روستا شما دوستان رو از اتفاقات روستا با خبر کنم

اخرین خبری هم که در اینجا اتفاق افتاده مربوط میشه به ایام دهه محرم که نه تنها مثل سالهای گذشته با شور و هیجان خاصی برگزار شد بلکه با استقبال چشم گیری هم همراه بود به طوی که همه مردم رو از این بابت غافلگیر کرد

طبق روال گذشته عکسهایی از این ایام با شکوه در ادامه پست تقدیم شما دوستان میشه تا از این طرق نظاره گر وقایع این دهه باشین


ادامه مطلب...


تاریخ : چهارشنبه 94/8/13 | 6:3 عصر | نویسنده : روح اله هزارجریبی | نظر

 

سلام

امروز در روستا برگ دیگری از پیشرفت ورق خورد

تا همه به کمک هم بیان تا ابادانی در این روستا بیشتر

و بیشتر به چشم بیاد تا این روستا به داشتن چنین مردمانی

به خود ببالد افتخار کند

ادامه مطلب...


تاریخ : دوشنبه 93/9/24 | 7:54 عصر | نویسنده : روح اله هزارجریبی | نظر

 

چقد عاشقات پاک وخوبن آقا
میذاری منم خاک پاشون بشم؟
آخه عاشق عاشقاتم شدم
فدای امام رضا(ع) شون بشم

 

 

 

و امثال برای اولین بار در طی سالهای اخیر بالاخره کاروان زیارتی مشهد مقدس تشکیل شد و با استقبال خوبی هم مواجه شد

برنامه ای که همه ساله در سالهای گذشته به دلیل کم اهمیت جلوه دادن متولین روستا فراموش میشد و در ایام محرم بازای گرمی به راه می افتاد

اما امثال همه با همدلی یکدیگرتصمیم گرفتن تا این کاروان زیارتی رو تشکیل دهند و اولین سفر زیارتی اهالی روستا مبنی بر کاروان زیارتی عازم مشهد مقدس شدند

خوشا به حالا انان که در این سفر بودند و لذت هم نشینی در کنار ضریح امام رضا بودند و به دعا و نیایش پرداختند

با اینکه سال اولی بود کع این اتفاق مهم در حال رخ دادن بود با استقابل پور شور مردم مواجه شد و حتی تعدادی از عزیزان هم از این سفر جا ماندند و یا گویی خودشان را کنار کشیدن و تا فردی با لیاقت تر بتواند به این سفر برود و چه بسا ثواب انان اگر بیشتر از دیگران نباشد کمتر نخواهد بود

خوشا به حال انای که با کمک های نقدی و غیر نقدی خود را شریک این کاروان دانستد و روح و روان خود رو به زیارت اقا اما رضا بردند

 




تاریخ : شنبه 93/1/9 | 9:11 صبح | نویسنده : روح اله هزارجریبی | نظر

1384/8/18 - شماره 292
آثار باستانی شهرک صنعتی تخشی محله

 درحدود پنج کیلومتری شمال غربی گرگان پس از عبور از روستای للدوین و قبل از ورود به روستای تخشی محله در قسمت جنوبی جاده؛ شهرکی صنعتی به نام تخشی محله وجود دارد که علی رغم صرف هزینه های کلان در این منطقه، این شهرک رونقی نیافته و بازدهی چندانی نداشته است. در حفاری هایی که هنگام احداث این شهرک صورت می گرفت نمونه های زیادی از اشیاء باستانی از دل خاک بیرون آمدند. وضوح اهمیت باستانی این منطقه به گونه ای بود که تکه های این اشیاء در حکم «من لایحضره العالم» ظاهرمی شدند و خود به تنهایی از اهمیت باستانی این منطقه سخن می گفتند لذا ما در اینجا با استناد به اشیاء به دست آمده و از زبان خود این اشیاء به بررسی اهمیت تاریخی منطقه می پردازیم. منطقه ی مورد بحث ما سابقا مجموعه ای از باغ های انار بوده که بعد ها به خاطر متروک ماندن به «جنگل انار» معروف شد و در سالهای اخیر پس از تصویب طرح شهرک صنعتی در این منطقه، این جنگل مصنوعی_ تاریخی از بین رفت و همزمان با نخستین حفاری ها که برای احداث شهرک صورت گرفت نمونه هایی از ظروف سفالین متعلق به هزاره های دوم و سوم قبل از میلاد، در سطح خاک ظاهر شدند. از همان آغاز کار، یکی از دوستان که خود برای احداث سوله ی کارخانه مشغول کار بود ؛ نگارنده را از موضوع مطلع ساخت و از آن جا که نگارنده در جای جای این منطقه به مواردی از این دست برخورده بود در آغاز امر توجهی به این امر ننمود اما پس از اینکه نمونه هایی از تکه های این ظروف توسط این دوست گرامی در اختیار قرار گرفت اهمیت آثار به دست آمده بر اینجانب روشن شده و از همان زمان، یعنی اواخر سال 1377، همراه وی در منطقه حضور پیدا می کردیم و به جمع آوری تکه ها و تحقیقات در محل می پرداختیم . تحقیقات ما به این صورت بود که هر گاه پی یکی از سوله ها حفر و یا محلی خاکبرداری می شد در آن محل حاضر می شدیم و به جستجو می پرداختیم . در ابتدای کار هرچه به کارگران سفارش می شد که در صورت پیدا کردن ظروف سالم آنها را خرد نکنند، آن ها زیر بار نمی رفتند و از ترس اینکه مبادا اطلاعاتی ها آن ها را بگیرند و سین جیم کنند ؛ اشیاء را از بین می بردند اما سرانجام موفق شدیم که به آن ها تفهیم کنیم که این اشیاء هیچ خطری برای آنان ایجاد نمی کند و سازمان اطلاعات هیچ کاری با آن ها ندارد اما مشکل دیگری که در اینجا برای ما پیش آمد این بود که حالا که آنها دیگر از کسی نمی ترسیدند اشیاء را برای خود بر می داشتند و از ارائه آن ها به ما خود داری می کردند تا اینکه سرانجام این موضوع هم با پافشاری و اصرار ما حل شد اما شرم دارم بگویم که در این میان اشیاء باستانی با چه کالاهایی مبادله می شدند !!! به هر حال ما موفق شدیم علاوه بر در دست داشتن تکه های ظروف از نمونه هایی سالم هم عکسبرداری کنیم که این در تکمیل تحقیقات به ما بسیار کمک می کرد . کمیت و کیفیت آثار به دست آمده؛ نگارنده را بر آن داشت تا گزارشی از تحقیقات خود در این منطقه باستانی، که اکنون در زیر سوله ی کارخانه ها مدفون شده تهیه نماید ، اما در اینجا لازم به ذکر می داند که ؛ محدوده ی کار ما تنها منحصر به حفاری در محدوده ی کارخانه ها بوده و اکثرا هم عمق حفاری در پی ها یک متر و در چاه ها و استخر ها 2 الی 4 متر بوده است لذا ما در اینجا قدرت انتخاب نداشتیم و در این مزارع باستانی خوشه چینی بیش نبوده ایم . لذا آنچه پیش رو دارید نتیجه ی تحقیات نگارنده بر روی خاک های تخلیه شده از داخل چاه های آب ، استخر ها و سوله ی کارخانه ها می باشد که خود حاوی گنجینه ای مربوط به باستانشناسی منطقه هستند و کلام آخر اینکه آنچه در سطور بعد می آید نتیجه ی تحقیقات تجربی یک علاقه مند به مسائل باستانی است نه تحقیقات علمی یک باستان شناس. جغرافیا و نحوه زندگی مردم این منطقه این منطقه در دشتی بسیار وسیع واقع شده که با شیبی ملایم در جهت جنوبی به دریا منتهی می شود و در حفاری برخی قسمتها (قسمت شرقی خیابان اصلی شهرک که غربی ترین قسمت محدوده ی تحقیقات ما می باشد) در عمق دو متری لایه هایی از ماسه نرم طلایی رنگ بستر رودخانه و در زیر آن لایه های گراویل به چشم می خورد که حاکی از وجود رودخانه ای وسیع ، با دهانه ای بیش از 20 متر بوده که دسترسی به آب را برای ساکنان آن محل آسان می نموده و به واسطه ی آن می توان گفت قسمت عظیمی از خوراک مردم آن منطقه را ماهی و پرندگان وابسته به آب تشکیل می داده اند اما اینکه شغل آن ها چه بوده بر ما مبهم است و آثاری که بیانگر این موضوع باشد به دست نیامده و تنها ابزاری که ما در اختیار داریم چکشی است کوچک که ظاهرا برای ظریف کاری کاربرد داشته و در استخوان های به دست آمده هم تنها استخوان فک اسب به چشم می خورد اما شاید در حفاری های بیشتر آثاری که بیانگر دامداری در آن دوره باشد به دست آید. در مورد مسکن مردم اینجا هم چیزی به دست نیامد جز یک مورد که در عمق نیم متری به رگه هایی از سفال سقف خانه برخورد نمودیم که همه ی آنها در هم بافته شده بودند اما نشانه ای از دیوار و دیگر اجزای ساختمان نبود واینکه این سقف همسن اشیاء به دست آمده است و یا متأخرتر از آنها نیاز به تحقیقات علمی دارد. دسته بندی تاریخی اشیاء لازم به ذکر است که تعیین قدمت دقیق اشیاء از عهده ی ما خارج است اما از روی شواهد موجود به نمونه هایی از سفال دوره ی دوم سفالگری و نیز سفال هایی مربوط به هزاره های دوم و سوم قبل از میلاد و همچنین ابزار سنگی مربوط به دوران نوسنگی بر می خوریم که بازهم تعیین قدمت واقعی آن ها تجربیات علمی باستان شناسان را می طلبد. علاوه بر موارد مذکور به نمونه هایی از سفال لعابدار برخوردیم که کمی از محدوده ی تحقیقات ما دور تر بودند اما به هر حال تعدادی از آن ها شبیه به سفال سبز دوره ی ساسانی و برخی شبیه به سفال لعابدار فیروزه ای با نقش های سیاه دوره ی اسلامی بودند و در این میان به نمونه ای هم از لعاب های قهوه ای با رنگ نخودی پاشیده بر خوردیم که حدود قدمت آن هم بر ما پوشیده است. دسته بندی اشیاء از لحاظ جنس اشیاء به دست آمده را از لحاظ جنس می توان به سه دسته؛ سنگی، فلزی و سفالی تقسیم نمود که از اشیاء سنگی تنها سه نمونه به دست آمد و از اشیاء فلزی یک نمونه ، اما از ظروف سفالی نمونه های متنوعی به دست آمد که به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت. اشیاء سنگی یک مورد از اشیاء به دست آمده ابزار آلات سنگی مربوط به دوران نوسنگی است که شبیه به تیغه هایی می باشند که ظاهرا در ایجاد خطوط و نقش های کنده بر روی ظروف سفالین کاربرد داشته اند. دو مورد دیگر یکی تکه ای از یک هاون است و دیگری یک کفه دستاس کوچک بیضی شکل که شکل آنها در زیر می آید: شکل باز سازی شده هاون سنگی یک کفه دستاس سنگی اشیاء فلزی تنها یک مورد فلزی یافت شد که جنس آن ظاهرا از آهن باشد. این شیء چکشی کوچک است با ابعاد زیر، و گویا این چکش مصرف ظریفکاری داشته: اشیاء سفالی این اشیاء که همگی تکه هایی از ظروف سفالین هستند خود از لحاظ ترکیبات خاک ، رنگ ، فرم و شکل، و نقوش، قابل دسته بندی هستند که در ذیل به ترتیب می آیند : تقسیم بندی از لحاظ جنس ترکیبات این سفال ها از لحاظ جنس به دو دسته عمده تقسیم می شوند که عبارتند از: الف) خاک خالص که معمولا رس می باشد و جنس اغلب سفال های به دست آمده را تشکیل می دهد. ب) خاک به همراه پودر ماسه که اغلب به رنگ قهوه ای یا جگری و از سفال های دیگر سبک تر و پوک تر هستند، و از لحاظ فرم هم اغلب به شکل کوزه هایی با ارتفاع کم و دهانه گشاد و لبه ای با زاویه 90درجه متمایل به بیرون می باشند و دودسته پهن هم در دو طرف آنها تعبیه شده است. نمونه ای از فرم یک کوزه با ترکیبات ماسه دار تقسیم بندی از لحاظ رنگ سفال های به دست آمده اغلب به رنگ های قرمز، نخودی، خاکستری، قهوه ای، زغالی هستند که به طیف های مختلف مشاهده می شوند و اکثر آن ها تراشیده و صیقلی بوده مگر مواردی از سفال های نخودی رنگ که صیقلی نمی باشند و سطح آن ها خشن است. علاوه بر موارد مذکور نمونه ای از سفال ها هم وجود دارند که داخل آن ها قرمز خشن و بیرون آن ها قهوه ای سوخته یا زغالی تراشیده و صیقلی است. تقسیم بندی از لحاظ نقوش سفال های به دست آمده از این منطقه اغلب بدون نقش و صیقلی می باشند اما در بین آنها نمونه هایی از سفال های خشن با نقش کنده دیده می شود که اکثرا مربوط به کوزه ها هستند و تنها مواردی هم که نقش برجسته به چشم می خورد گردنبندی ساده به دور گردن کوزه هست و بس . اما نقوش ظروف را نیز می توان به دو دسته تقسیم کرد که یکی بسیار ساده است و از کنار هم قرار گرفتن چند خط صاف به وجود آمده(دسته الف) و دیگری کمی پیچیده تر است و در آن از دوایر و منحنی ها نیز استفاده شده است(دسته ب)، که نمونه هایی از هردو مورد را در زیر می آوریم: دسته الف دسته ب تقسیم بندی از لحاظ فرم و شکل ظروف و کوزه ها علاوه بر خمره های بزرگ که تکه های آن ها به وفور در محل یافت می شود نمونه هایی از تکه های کوزه نیز به دست آمده که شکل لبه و گردن چند نمونه از آن ها را در زیر می آوریم: در لبه ی برخی از کوزه ها هم سوراخ هایی دیده می شود که دو نمونه از آنها را در این جا آورده ایم: اما گذشته از کوزه ها و خمره ها که قسمت عمده ای از اشیاء را تشکیل می دهند نمونه های دیگری از ظروف به دست آمده که عبارتند از ظروف ساده و معمولی، ظروف پایه دار، ظروف لوله دار یا ناودان دار، ظروف پایه و لوله دارو ... ظروف ساده و معمولی این دسته از ظروف شامل کاسه ها، بشقاب ها، پیه سوزها و کوزه های کوتاه دهانه گشاد می باشدکه نمونه هایی از آن ها در زیر می آید: انواع کاسه کوزه کوتاه دهانه گشاد ظروف پایه دار این دسته از ظروف که از لحاظ فرم؛ کاسه ها یی با ته گرد و سینی هایی با کف محدب می باشند خود به ظروف؛ الف) سه پایه ب) دارای یک پایه مرکزی بلند ج)دارای یک پایه مرکزی کوتاه تقسیم می شوند: دسته الف دسته ب) دسته ج) ظروف سه پایه اغلب از پایه های بلند مخروطی شکل ساده تشکیل شده اند جز سه مورد که با بقیه متفاوت هستند و شکل آن ها در زیر می آید: پایه مخروطی شکل ساده پایه های متفاوت ظروف لوله یا ناودان دار این ظروف نیز بیشتر کاسه های گود، یا پارچ ها و یا پیاله هایی هستند که در یک طرف لوله یا شیار ناودان شکل دارند و در طرف مقابل برای آن ها دسته ای تعبیه شده است. برخی از این ظروف هم به خاطر محدب بودن کف آن ها دارای سه پایه می باشند. جالب ترین نمونه از این پارچ ها ، پارچی است با لوله ای که قسمت فوقانی آن زائده ای مانند شاخ کرگدن دارد. ظروف لوله دار ظروف لوله و پایه دار در پایان نمونه ای از فرم لبه ، انتها و محل اتصال دسته به گردن و شکم ظرف را می آوریم: فرم لبه ظروف فرم انتهاء ظروف فرم دسته ها فرم دسته ها و نحوه اتصال آنها به گردن و شکم ظروف
برگرفته از سامانه الکترونیک روزنامه گلشن مهر

 




تاریخ : شنبه 93/1/9 | 9:8 صبح | نویسنده : روح اله هزارجریبی | نظر

* یک ملتی که زن و مردش برای جان فشانی حاضرند ،و طلب شهادت می کنند، هیچ قدرتی با آن نمی تواند مقابله کند .

***شهادت از دیدگاه امام خمینی (قدس سره)***

http://www.mellipic.com/wp-content/uploads/2012/06/%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%BE%DB%8C%D9%BE%D8%B1-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-4.jpg

 

گویی که در این خاک از گذشته تا به حال با شهادت انس گرفته و همیشه از ازل تا ابد بهترین های خود راه گلچین میکنید تا مردم در نبود این عزیزان غم فراوانی رو به دوش بکشند

غم عزیزانی که اگر الان در جمع این اهالی بودن مانند خونی بودند که به جان مردم تزریق میشود و این مردمان خاکی با دیدن چهره پاک و معصومشان گویی که جان تازه میگرفتن

شهدایی که همیشه و در همه حال هدفشان خدمت رسانی به مردم بوده است

از شهید قنبر علی پشمکی گرفته تا شهیدان خیبلی که گویی این دو برادر یه روح بودن در دو بدن

شهید فتحعلی هزارجریبی که گویی بعد از سالها برادر عزیزش حاج غلام عزیزمان قصد  پیمودن راهشان را داشت

شهید جانباز جعفر هزارجریبی که با جراحتی روحی و روانی که سالهای سختی رو بعد از جنگ سپری کرد و بعد از خوابی کوتاه که انگار برای او خوابی ابدی بود به سوی هم رزمانشان شتافت

و بالاخره در میان این جم شهیدی که قبلا از او اسم برده ایم

شهیدی که هیچ گاه از یاد مرد این ابادی نخواد رفت بلکه هر روز یاد او بیشتر در دل مردم زنده میشود

http://exirs.persiangig.com/nabihezarjaribi/photos/2.jpg

شخصی که پس سالها خدمت رسانی به مردم عزیز تر از جان خود

مردومانی که به جرات میتوانم بگویم فقط شخص خود ایشان جرات داشت به خانه های انها برود و دست یاری به سویشان دراز کند هنوز که هست در کوچه و خیابانهای شهر از نیکی های این عزیز از دست رفته به گوشمان میرسد چیزهایی میشنویم که فقط از خود او بر می امد برای او رنگها معنی نداشت نژآدها فرقی نداشت برای او همه سیاه و سفید و سیستانی و ترکمن و بلوچ هیچ تفاوتی نداشت وه همه و همه و همه از او ابراز رضایتمندی میکنند

و اما این بار گویی که خدومت به مردم این منطقه دیگر برای او کوچک بوده و قصد خدمت رسانی بزرگتر با دیگر رفقایشان را داشت هدفی که گر به مقصد میرسید این خطه از ایران رو گویی گلستان میکردند هرچند در این مدت کوتاه هم هرچه از پسشان بر میامد کوتاهی نکردند

حاج غلام عزیزمان برای مجلس ششم کشوران اماده خدمت رسانی بود

مجلسی که به گفتی بزرگان و سران کشور دیگر تکرار نخواهد همه مردم شهر و روستا دست یاری به سوی او دراز کردند چرا که قبلا او به تنهایی چنین کار عظیمی را برای انها انجام میداد اما اینبار نوبت مردم بود که به کمک این عزیزمان بیایند و الحق که کاری بس بزرگ انجام دادن و توانستند با همت بی نظیرشان او را به نقطه اوج خدمت رسانی به مردم برسانند نقطه ای اوجی که به ظاهر خیلی زود فرو کشید اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه بیشتر از انچه در دل مردم عزیز بود عزیزتر شد

http://multimedia.mehrnews.com/original/1392/02/27/IMG11040235.jpghttp://multimedia.mehrnews.com/original/1392/02/27/IMG11031574.jpg

حادثه ای که اگر اتفاق نمی افتاد اما فقط این ماین همه از حرف اگر نمی افتاد به گوش میرسید حادثه ای که مردمان این منطقه در طول تاریخ چنین چیزی ندیده اند حادثه ای که همه مردم رو سیاه پوش کرد تا در غم عزیزانی شرکت کنند که تنها 1 سال قبل تر برای انها کاروان شادی و سرور سر داده بوند و این بار باید برای انها کاروان غم و ماتم تشکیل میدادند

چه روز غم انگیزی بود روز پنج شنبه همه منتظر روز باشکوهی بودند که خبر رسید هر انچه نباید اتفاق میفتاد افتاده است و دیگر این عزیزان رو در جمع خودمان نخواهیم داشت عزیزانی که صادقانه برای مردم خدمت میکردند و در این میان شهید عزیزمان که از اب و خاک و این روستا خورده است بیشتر به چشم می اید شخصی که اگر زندگی نامه او را بالا و پایین کنید به چیزهایی دست خواهید یافت که فقط مختص چنین ادمهایی هست که ارتباط نزدیکی با خدا دارند

شهید عزیزمان که به گفته خودش

""" انسان رفتنی است اما با ایجاد لذت روحی در بین مردم باید مانگار بماند"""

و بی شک میگویم که چنین کاری را انجام میداد و به همین خاطر در بین مردم مانگار شده است و خواهد ماند

شهیدی که هم اکنود ادامه دهنده را او فرزندش مهندس نبی هزارجریبی است که در همین وبلاگ در پستی جدید به شخصیت او هم خواهیم پرداخت

 

 

 




تاریخ : شنبه 93/1/9 | 9:5 صبح | نویسنده : روح اله هزارجریبی | نظر


  • راه بلاگ | تک تاز بلاگ | قیمت دلار