چند گویی که چو هنگام بهار آید
گل بیارید و بادام به بار آید
روی بستان را چون چهره ی دلبندان
از شکوفه رخ و از سبزه عذار آید
این چنین بیهوده ای نیز مگو با من
که مرا از سخن بیهوده عار آید
شصت بار آمد نوروز مرا مهمان
جز همان نیست اگر ششصد بار آید
هر که را شست ستمگر فلک آرایش
باغ آراسته او را به چه کار آید ؟
سوی من خواب و خیال است جمال او
گر به چشم تو همی نقش و نگار آید
" ناصرخسرو "
سلام سلام سلام و هزارن سلام و درود خدمت همه همشهریان عزیز مخصوصا هم محلی های عزیز خودم
سال نو شد و روستا هم در تکاپوی جدید قرار گرفته
سالی که به همراه امید و تدبیر همراه شده و گویا همه چیز مهیا شده برای نقش افرینی های ممتد در روستا
امیدوارم سالی باشکوه و نعمتی فراوان در پیش رو داشته باشید
" عیدتون مبارک "
چقد عاشقات پاک وخوبن آقا
میذاری منم خاک پاشون بشم؟
آخه عاشق عاشقاتم شدم
فدای امام رضا(ع) شون بشم
و امثال برای اولین بار در طی سالهای اخیر بالاخره کاروان زیارتی مشهد مقدس تشکیل شد و با استقبال خوبی هم مواجه شد
برنامه ای که همه ساله در سالهای گذشته به دلیل کم اهمیت جلوه دادن متولین روستا فراموش میشد و در ایام محرم بازای گرمی به راه می افتاد
اما امثال همه با همدلی یکدیگرتصمیم گرفتن تا این کاروان زیارتی رو تشکیل دهند و اولین سفر زیارتی اهالی روستا مبنی بر کاروان زیارتی عازم مشهد مقدس شدند
خوشا به حالا انان که در این سفر بودند و لذت هم نشینی در کنار ضریح امام رضا بودند و به دعا و نیایش پرداختند
با اینکه سال اولی بود کع این اتفاق مهم در حال رخ دادن بود با استقابل پور شور مردم مواجه شد و حتی تعدادی از عزیزان هم از این سفر جا ماندند و یا گویی خودشان را کنار کشیدن و تا فردی با لیاقت تر بتواند به این سفر برود و چه بسا ثواب انان اگر بیشتر از دیگران نباشد کمتر نخواهد بود
خوشا به حال انای که با کمک های نقدی و غیر نقدی خود را شریک این کاروان دانستد و روح و روان خود رو به زیارت اقا اما رضا بردند
1384/8/18 - شماره 292
آثار باستانی شهرک صنعتی تخشی محله
***محرم حسینی***
در روستای تخشی محله ماند همه مکانهای دیگر دارای رسم و رسومات خاص خودش نیز هست
همیشه و همه مراسمات رو به طور منظم انجام داده و باز هم تلاش بیشتر و سعی در بهتر کردن چگونگی برگزاری این مراسمات همیشه به چشم میاد
در روستای تخشی محله ماند همه مکانهای دیگر دارای رسم و رسومات خاص خودش نیز هست همیشه و همه مراسمات رو به طور منظم انجام داده و باز هم تلاش بیشتر و سعی در بهتر کردن چگونگی برگزاری این مراسمات همیشه به چشم میاد
اوج این مراسمات باشکوه در بین همه مراسمات ملی و مذهبی و دینی مراسم دهه اول محرم است که با شکوه هر چه بیشتر برگزار میشود
همه ساله در شب اول ماه محرم مراسمات و مخصوص این شبها شروع شده و تا شب دوازدهم ماه محرم ادامه دارد و البته نا گفته نماند که در شب چهلم(بیستم ماه صفر) هم از مراسمی برای این شهدای عزیز در روستا برپا میگردد.
در دهه اول و همچنین در 3 شب اول دهه دوم هر شب از طرف یکی از اهالی روستا با دادن نذری (شام)
از مهمانان حسینی پذیرایی به عمل می اید.
همچنین در روز هفتم ماه محرم طبق سنت دیرین این روستا مراسم علم بندان(علم گردش) و دور دادن در تمامی نقاط روستا و به صورت خانه به خانه انجام میشود که از همین رو دسته عزاداری و زنجیرزنی انجام میشود
ودر هین اجرای این مراسم با شکوه بعضی از اهالی روستا که از قبل نذری داشتن با پختن آش و حلیم از عزاداران حسینی پذیرایی میکنن
در شب هشتم ماه محرم دسته عزاداری به رسم ادب به روستای همجوار یعنی للدوبین رفته و غم و اندوه خود را یا هییت ابوالفظلی روستا شریک کرده و باهم به عزاداری سالار شهیدان میپردازند
و اوج این مراسمات مانند همه کشور روز دهم ماه محرم میباشد که از طلوع افتاب در مسجد حسینی روستا با خواندن زیارت عاشورا شوروع شده و بعد از ان هییت عزاداری به سمت امام زاده حبیب الله که در سمت غرب روستا قرار دارد حرکت میکنند
در این مکان مقدس با هییت عزاداران روستای حیدار اباد رو در رو شده و طی مراسمی خاص که به آن سلام دادن دو هییت نام دارد به نوعی واقعه عاشورا رو برای هم بازگو کرده تا مردم بدانند در چنین روزی چه اتفاقی افتاده است
در روز دهم ماه محرم که همه عزاداران بعد از برگشت از امام زاده روستا به صرف صبحانه به زینبیه روستا دعوت شده و با دادن چایی و پنیر و غیره از عزاداران حسینی ساعاتی رو به عزاداری پرداختند پذیرایی کرده وهمچنین سنتی در این روستا وجود دارد که هرچند با اعتراض اندکی از مردم روبه رو شد اما مورد قبول قرار نگرفت و قرار بر این شد تا این رسم هرساله ادامه داشته باشد واین رسم رسمی نیست جز پختن ناهار توسط اهالی خود روستا در منازل خود که بعد از ادای نماز ظهر عاشورا همگی ان غذاها رو به مسجد اورده و هییت عزاداران حسینی را ا این غذاها اطعام میکنن
البته ناگفته نماند متاسفانه جای خالی مراسم شام غریبان در این روستا خالی میباشد و به جزء یه مورد در سالهای گذشته دیگر این مراسم تکرار نشده است هرچند بزرگران این ابادی با اسرار جوانان روبرو میشوند اما تا به حال جامه عمل یه تن نکردند
* یک ملتی که زن و مردش برای جان فشانی حاضرند ،و طلب شهادت می کنند، هیچ قدرتی با آن نمی تواند مقابله کند .
***شهادت از دیدگاه امام خمینی (قدس سره)***
گویی که در این خاک از گذشته تا به حال با شهادت انس گرفته و همیشه از ازل تا ابد بهترین های خود راه گلچین میکنید تا مردم در نبود این عزیزان غم فراوانی رو به دوش بکشند
غم عزیزانی که اگر الان در جمع این اهالی بودن مانند خونی بودند که به جان مردم تزریق میشود و این مردمان خاکی با دیدن چهره پاک و معصومشان گویی که جان تازه میگرفتن
شهدایی که همیشه و در همه حال هدفشان خدمت رسانی به مردم بوده است
از شهید قنبر علی پشمکی گرفته تا شهیدان خیبلی که گویی این دو برادر یه روح بودن در دو بدن
شهید فتحعلی هزارجریبی که گویی بعد از سالها برادر عزیزش حاج غلام عزیزمان قصد پیمودن راهشان را داشت
شهید جانباز جعفر هزارجریبی که با جراحتی روحی و روانی که سالهای سختی رو بعد از جنگ سپری کرد و بعد از خوابی کوتاه که انگار برای او خوابی ابدی بود به سوی هم رزمانشان شتافت
و بالاخره در میان این جم شهیدی که قبلا از او اسم برده ایم
شهیدی که هیچ گاه از یاد مرد این ابادی نخواد رفت بلکه هر روز یاد او بیشتر در دل مردم زنده میشود
شخصی که پس سالها خدمت رسانی به مردم عزیز تر از جان خود
مردومانی که به جرات میتوانم بگویم فقط شخص خود ایشان جرات داشت به خانه های انها برود و دست یاری به سویشان دراز کند هنوز که هست در کوچه و خیابانهای شهر از نیکی های این عزیز از دست رفته به گوشمان میرسد چیزهایی میشنویم که فقط از خود او بر می امد برای او رنگها معنی نداشت نژآدها فرقی نداشت برای او همه سیاه و سفید و سیستانی و ترکمن و بلوچ هیچ تفاوتی نداشت وه همه و همه و همه از او ابراز رضایتمندی میکنند
و اما این بار گویی که خدومت به مردم این منطقه دیگر برای او کوچک بوده و قصد خدمت رسانی بزرگتر با دیگر رفقایشان را داشت هدفی که گر به مقصد میرسید این خطه از ایران رو گویی گلستان میکردند هرچند در این مدت کوتاه هم هرچه از پسشان بر میامد کوتاهی نکردند
حاج غلام عزیزمان برای مجلس ششم کشوران اماده خدمت رسانی بود
مجلسی که به گفتی بزرگان و سران کشور دیگر تکرار نخواهد همه مردم شهر و روستا دست یاری به سوی او دراز کردند چرا که قبلا او به تنهایی چنین کار عظیمی را برای انها انجام میداد اما اینبار نوبت مردم بود که به کمک این عزیزمان بیایند و الحق که کاری بس بزرگ انجام دادن و توانستند با همت بی نظیرشان او را به نقطه اوج خدمت رسانی به مردم برسانند نقطه ای اوجی که به ظاهر خیلی زود فرو کشید اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه بیشتر از انچه در دل مردم عزیز بود عزیزتر شد
حادثه ای که اگر اتفاق نمی افتاد اما فقط این ماین همه از حرف اگر نمی افتاد به گوش میرسید حادثه ای که مردمان این منطقه در طول تاریخ چنین چیزی ندیده اند حادثه ای که همه مردم رو سیاه پوش کرد تا در غم عزیزانی شرکت کنند که تنها 1 سال قبل تر برای انها کاروان شادی و سرور سر داده بوند و این بار باید برای انها کاروان غم و ماتم تشکیل میدادند
چه روز غم انگیزی بود روز پنج شنبه همه منتظر روز باشکوهی بودند که خبر رسید هر انچه نباید اتفاق میفتاد افتاده است و دیگر این عزیزان رو در جمع خودمان نخواهیم داشت عزیزانی که صادقانه برای مردم خدمت میکردند و در این میان شهید عزیزمان که از اب و خاک و این روستا خورده است بیشتر به چشم می اید شخصی که اگر زندگی نامه او را بالا و پایین کنید به چیزهایی دست خواهید یافت که فقط مختص چنین ادمهایی هست که ارتباط نزدیکی با خدا دارند
شهید عزیزمان که به گفته خودش
""" انسان رفتنی است اما با ایجاد لذت روحی در بین مردم باید مانگار بماند"""
و بی شک میگویم که چنین کاری را انجام میداد و به همین خاطر در بین مردم مانگار شده است و خواهد ماند
شهیدی که هم اکنود ادامه دهنده را او فرزندش مهندس نبی هزارجریبی است که در همین وبلاگ در پستی جدید به شخصیت او هم خواهیم پرداخت
.: Weblog Themes By Pichak :.